گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوزه کشیدن نویسه گردانی: KWZH KŠYDN کوزه کشیدن . [ زَ / زِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) مقدار کوزه می خوردن . (آنندراج ). کوزه ٔ آب یاشراب را سر کشیدن . (فرهنگ فارسی معین ) : مرد آن نبود که می کشد کوزه ٔمی مرد آن باشد که خم ز میخانه کشد.امیرمعزی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود