گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوشش آزمای نویسه گردانی: KWŠŠ ʼAZMAY کوشش آزمای . [ ش ِ زْ / زِ ] (نف مرکب ) جنگ آزمای . جنگجو. جنگ کننده : جان را به آزمایش تیغ اجل بردهر دشمنی که با تو بود کوشش آزمای .سوزنی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود