اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوفته گردیدن

نویسه گردانی: KWFTH GRDYDN
کوفته گردیدن . [ ت َ / ت ِ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) سخت تعب دیدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کوفته شدن :
به شاهراه ۞ نیاز اندرون سفر مسگال
که مرد کوفته گردد بدان ره اندر سخت .

کسائی (ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا).


رجوع به کوفته شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.