اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کؤلة

نویسه گردانی: KWL
کؤلة. [ ک ُ ئو ل َ ] ۞ (ع مص ) کال . کألة. فروختن یا خریدن دینی که تو راست بر شخصی به مقابله دینی که او راست بر دیگری . (منتهی الارب ). کأل . کألة. (ناظم الاطباء). کؤولة. کأل . کالة. (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کوله پارچه . [ ل ِ چ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان برزرود که در بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
بیخ کوله پر. [ خ ِ ل َ / ل ِ پ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بفارسی محروث راخوانند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (فهرست مخزن الادویه ).
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.