گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کون برهنه نویسه گردانی: KWN BRHNH کون برهنه . [ ب َ / ب ِ رَ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) آنکه شلوار به پای ندارد. آنکه کون وی پوشش نداشته باشد. آنکه جفته و سرین وی لخت باشد : محتسب کون برهنه در بازارقحبه را می زند که روی بپوش . سعدی .|| بی آبرو. بی سروپا. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود