اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کون دادن

نویسه گردانی: KWN DʼDN
کون دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) مفعول بودن . امرد بودن . (فرهنگ فارسی معین ). راضی به عمل بد شدن . برای مفعول واقعشدن آماده بودن . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.