اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کون سوخته

نویسه گردانی: KWN SWḴTH
کون سوخته . [ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) آنکه سرینش سوخته . || کنایه از کسی که زیانی سخت دیده . آنکه کلاه به سرش رفته . || شخصی که از نام و ننگ درگذشته باشد. (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ) :
در گلشن عشق بدقماریم
کون سوخته های روزگاریم .

غزالی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.