کون سوزه
نویسه گردانی:
KWN SWZH
کون سوزه . [ زَ / زِ ] (اِمص مرکب ) کون سوختگی . || در تداول عامه ، کنایه از زیان سخت دیدن . کلاه به سر شخص رفتن . (فرهنگ فارسی معین ). || تأثر و تألمی شدید و بیشتر از حسد. اسف بسیار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || (اِ مرکب ) مرضی که در پاره ای مرغان یا جوجه ٔ بوقلمون پدید آید و برای جلوگیری از آن همه روزه چرب کردن سوراخ دبر ضرور است . بیماریی که در مرغان و خاصه بوقلمون پدید آید و در مخرج است . بیماریی مرغان و بالخاصه جوجه ها را که از خوردن دانه های زفت پیدا آید. بن سوزه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.