اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوه

نویسه گردانی: KWH
کوه . [ ک ُ وَ / ک ُوْ وَ ] (اِ) غوزه و غلاف پنبه را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). غلاف پنبه . غوزه ٔ پنبه . (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ). || کوکنار که غلاف خشخاش باشد. (برهان ). کوکنار. (آنندراج ). کوکنار و غلاف خشخاش . (ناظم الاطباء) :
مستغرق خوابیم در این کوه ٔ خشخاش
شام اجل و صبح جزا را نشناسیم .

امیرخسرو (از آنندراج ).


چیست اندر کوه بانگ دانه های کوکنار.

امیرخسرو (از آنندراج ).


۞
|| پیله ٔ ابریشم و آنچه بدینها ماند همه را کوه می گویند. (برهان ). پیله ٔابریشم و مانند اینها. (ناظم الاطباء). پیله ٔ ابریشم . (آنندراج ) (فرهنگ فارسی معین ). || در نسخه ٔ سروری به معنی شیشه ٔ حجام مرادف کپه آورده . (فرهنگ رشیدی ). در مجمع الفرس سروری به معنی شیشه ٔ حجام و مرادف کپه ۞ نیز آورده . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
جزیره ٔ سیاه کوه . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) اندر دریای خزران است و گروهی ترکانند از غور آنجا مقیم گشته و اندر دریا و اندر خشکی دزدی کنند. (از حد...
حسین آباد کوه خضر. [ ح ُ س ِ دِ هَِ خ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع ارسنجان بخش زرقان شهرستان شیراز. واقع در 88هزارگزی خاور زرقان و چهار...
باغ کوه با رودآب . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالاشهر نهاوند که در 6 هزارگزی خاور شهر نهاوند واقع است و 15 تن سکنه دارد. این قریه جمشید...
صالحان کوه کیلویه . [ ل ِ ن ِ لو ی َ ] (اِخ ) (رودخانه ٔ...) در فارسنامه ٔ ناصری گوید: آب آن شیرین و گوارا. آب چشمه ٔ بابکان و چشمه ٔ سفیددار و...
کاروانسرای خانه کوه . [ کارْ / رِ س َ ی ِ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کرمان وسیرجان مابین باغین و مشیز در 1034100 گزی تهران .
سراسکند فرج نایب کوه . [ س َ اِ ک َ ف َ رَ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیگ بخش سراسکند شهرستان تبریز. دارای 212 تن سکنه است . آب آن ...
کوح . [ ک َ ] (ع مص ) چیره شدن در کارزار. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). جنگ کردن با کسی و غلبه یافتن بر او. (ازاقرب الموارد). || فروبردن ...
کووه . [ وِ ] (اِخ ) دهی از بخش قشم که در شهرستان بندرعباس واقع است و 540 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
کوة. [ ک َوْ وَ / ک ُوْ وَ ] (ع اِ) روزن . (دهار). روزن خانه . کَوّ بدون تا نیز مانند آن است یا تذکیر ۞ جهت روزن کلان است و تأنیث ، ۞ جه...
کوة. [ ک ُوْ وَ ] (ع اِ) به لغت حبشه ، مشکاة. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.