گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کوه پیکر نویسه گردانی: KWH PYKR کوه پیکر. [ پ َ / پ ِ ک َ ] (ص مرکب ) هر چیز کلان مانند کوه . (ناظم الاطباء). هر چیز کلان و درشت مانند کوه . (از فرهنگ فارسی معین ) : بر سمند کوه پیکر تندخویان گرم جنگ همچو آتش گشته پنهان در لباس آهنین .وحشی (از فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه واژه معنی صرصر کوه پیکر صرصر کوه پیکر. [ ص َ ص َ رِ پ َ / پ ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایت از اسب و شترقوی هیکل و جلد باشد. (برهان ) (انجمن آرای ناصری ). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود