اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کهن دوزی

نویسه گردانی: KHN DWZY
کهن دوزی . [ ک ُ هََ / هَُ ] (حامص مرکب )رقعه زدن بر جامه های کهن . وصله زدن بر لباسهای مندرس و ژنده . تعمیر کردن جامه های کهنه . کهنه دوزی . مقابل نودوزی . به مجاز، کهن گرائی . کهنه پرستی :
تا توانم چو باد نوروزی
نکنم دعوی کهن دوزی .

نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 83).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.