کهنه کردن
نویسه گردانی:
KHNH KRDN
کهنه کردن . [ک ُ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ارثاث . تعتیق . اِخلاق .اِبلاء. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). فرسوده ساختن : انتضاء؛ کهنه کردن جامه . (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.