گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کیش کردن نویسه گردانی: KYŠ KRDN کیش کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) راندن مرغ با گفتن کیش . زجر کردن پرندگان با گفتن لفظ کیش . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به کیش (اِ صوت ) شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود