اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کیمخت گاه

نویسه گردانی: KYMḴT GAH
کیمخت گاه . [ م ُ ] (اِ مرکب ) کنایه از اِست (در خر و اسب و مانند آنها). (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کفل . سرین :
خر کیمخت گاه کرده سبیل
برگروگان شبرو دباب ۞ .

سوزنی (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.