اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کی نژاد

نویسه گردانی: KY NŽʼD
کی نژاد. [ ک َ / ک ِ ن ِ ] (ص مرکب ) شاهزاده . از خاندان کی . از دودمان شاهی :
بدانست کو نیست جز کی نژاد
ز فر و ز اورند او گشت شاد.

فردوسی .


که آنجا فرود است و با مادر است
گوی کی نژاد است و گندآور است .

فردوسی .


دلیری که بد پیلسم نام اوی
گوی کی نژادی یلی نامجوی .

فردوسی .


رجوع به کی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.