اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کین ستاندن

نویسه گردانی: KYN STANDN
کین ستاندن . [ س ِ دَ ] (مص مرکب ) کین ستدن . انتقام کشیدن :
ببخش ای شاه دریادل بکوش ای خسرو عادل
که گاه بخشش و کوشش دهی زرّ و ستانی کین .

امیرمعزی (از آنندراج ).


رجوع به کین ستدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.