کینه خواستن
نویسه گردانی:
KYNH ḴWASTN
کینه خواستن . [ ن َ / ن ِ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) انتقام جستن . انتقام جویی کردن . خونخواهی کردن : پریان به فرمان آن آمدند دلش بدان کینه خواستن شاد شد. (قصص الانبیاء ص 34). و کینه ٔ جد بخواست از سلم و تور. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ). و رجوع به کین خواستن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.