گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کینه کشی نویسه گردانی: KYNH KŠY کینه کشی . [ ن َ / ن ِ ک َ / ک ِ ] (حامص مرکب ) انتقام و تلافی بدیها. (ناظم الاطباء). انتقامجویی .کینه ورزی : نقمة؛ کینه کشی . (منتهی الارب ) : چون خواهش یکدگر شنیدنداز کینه کشی عنان کشیدند. نظامی .و رجوع به کینه کش (نف مرکب ) شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود