گفتگو درباره واژه گزارش تخلف کینه ورز نویسه گردانی: KYNH WRZ کینه ورز. [ ن َ / ن ِ وَ ] (نف مرکب ) کینه دار. کینه کش . کینه ور. (آنندراج ). کینه گزار. کینه جو. و رجوع به کینه ورزی و کینه ورزیدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود