اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گازری کرده

نویسه گردانی: GAZRY KRDH
گازری کرده . [ زُ / زَ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گازرشُست . گازرشوی . جامه ٔ سفیدشده . شسته شده . || ظاهراً آهار کرده : و جامه ٔ شسته و نرم شده گرمتر از جامه ٔ گازری کرده باشد از بهر آنکه جامه ٔ نرم شده به تن باز گیرد و جامه ٔ گازری کرده بازنگیرد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به گازرشست و گازرشوی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.