اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گال دادن

نویسه گردانی: GAL DʼDN
گال دادن . [ دَ ] (مص مرکب ) فریب دادن . بازی دادن :
تا جماعت مژده میدادند و گال
کای فرج بادت مبارک اتصال .

مولوی (از برهان قاطع چ معین ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.