گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گاو فلک نویسه گردانی: GAW FLK گاو فلک . [ وِ ف َ ل َ ] (اِخ ) برج ثور. گاو گردون : بر هر زمی ملکت کو تخم بقا کاردگاو فلک ار خواهد در کار کشد عدلش . خاقانی .گاو فلکی چو گاو دریاگوهر بگلو دراز ثریا. نظامی .گوهر شب را بشب عنبرین گاو فلک بردز گاو زمین .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود