اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گاو کار

نویسه گردانی: GAW KAR
گاو کار. [ وِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گاوی که زمین بدان شیار کنند. (برهان ) (آنندراج ). گاوورز. ورزه گاو. (جهانگیری ) (آنندراج ) (انجمن آرا) :
بکاهد تن اسب و زور سوار
نماند هنر در تن گاو کار.

بهرام زردشت (از آنندراج ).


رجوع به گاوشود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.