گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گاوهو کردن نویسه گردانی: GAWHW KRDN گاوهو کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) راندن و بانگ زدن بر گاو هنگام شیار : کشاورز و گاو آهن و گاو کوکجا در چنین ده کند گاو هو.نظامی (اقبال نامه چ وحید ص 197). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود