گاه شماری . [ ش ُ
/ ش ِ ] (حامص مرکب ) تقی زاده نوشته اند: اصطلاح «گاه شماری » را که با اصطلاح آلمانی تزایت رشنونگ
۞ و اصطلاح قدیم عربی معرفةالمواقیت وفق میدهد وضع و مطرداً آن را استعمال کرده ایم چه برای حساب زمان بدبختانه ما در فارسی اسم مأنوسی نداریم . در کتب قدیمه لفظ «تاریخ » را برای این معنی نیز استعمال میکردند ولی چون این لفظ در کتب فارسی برای پنج معنی مختلف که به فرانسوی امروز بکلمات : دات ، هیستوار، ار، کرنولژی ، کالاندریه
۞ تعبیر می کنند استعمال میشد محض احتراز از التباس باید لفظ دیگری برای این معنی اخیر (یعنی بمعنی علمی کالاندریه
۞ فرانسوی ) که منظور ما در این مقاله است اختیار کرد. لفظ تقویم در فارسی برای معنی معروف آن که در زمان قدیم آن را «دفتر سنه » میگفتند استعمال شده نه برای طریقه ٔ حساب زمان و لهذا نمیتوان آن را بمعنی حساب زمان هم استعمال کرد ولو آنکه در زبان فرانسه مثلاً برای هر دو معنی یک کلمه استعمال میشود.(گاه شماری تقی زاده . حاشیه ٔ ص
1). و هم در ذیل همین کتاب درباره ٔ «دفتر سنه » نوشته اند: اصطلاح «دفتر سنه » برای تقویم علاوه بر کتب بیرونی در زیج ابن یونس مسمی به الزیج الکبیر الحاکمی که در اواخر قرن چهارم تألیف شده نیز در ضمن عبارت «تقویم الکواکب فی دفتر السنه » استعمال شده است ولی لفظ تقویم هم برای این معنی خود بسیار مستحدث نیست چه در مجمل الاصول کوشیار نیز همین کلمه بهمین معنی مصطلح امروزه استعمال شده . (مجمل فی احکام النجوم ) نسخه ٔ کتابخانه ٔ دیوان هند درلندن
۞ بعلامت
1919 ورق
13 و هم چنین در ثمارالقلوب ثعالبی . (گاه شماری ص
210).