اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گپ

نویسه گردانی: GP
گپ . [ گ َ ] (اِ) گب در خراسان و زبان لری بمعنی سخن است . (فرهنگ نظام ). کردی گب ۞ (سخن ، گفتگو)، اشکاشمی گپ ۞ ، یودغا گپ ده ۞ (مکالمه کردن )، گیلکی گپ زئن ۞ (گپ زدن ، سخن گفتن )، تهرانی گپ ۞ (سخن ، گفتگو). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سخن . سخنان لاف و گزاف . (برهان ). لاف و گزاف و افسانه گویی ، گپو نیز گویند و افاده ٔ معنی پر گفتن میکند. (آنندراج ) (انجمن آرا) :
تا کی از تو گپ و این لاف بود
چون تو کی همسر خفاف بود.

خفاف .


|| (ص ) گنده . سطبر. بزرگ . (برهان ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شول گپ . [ گ َ ] (اِخ ) نام قصبه ٔ گناوه است به فارس . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
گپ زدن . [ گ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) گفتن . سخن گفتن .بیهوده و دراز گفتن . پر گفتن . پرگویی کردن . در تداول عامه نیز مستعمل است . رجوع به گپ شو...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.