اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گداز دادن

نویسه گردانی: GDʼZ DʼDN
گداز دادن . [ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) ذوب کردن . آب کردن :
گداز ازآتش عشق تو دادم آنچنان تن را
که چشم مو برون آورده کردم طوق گردن را.

میرزا معز فطرت (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.