اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرانبار کردن

نویسه گردانی: GRʼNBAR KRDN
گرانبار کردن . [ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سنگین کردن بار. ثقیل کردن حمل . وزین نمودن بار :
بفرمود شه تا از آن خاک زرد
شتربان صد اشتر گرانبار کرد.

نظامی .


|| بسیار بارور شدن درخت :
مهر تو بر دل من تا به جگر بیخ زده ست
شاخها کرده بلند و بارها کرده گران .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.