اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران پایه

نویسه گردانی: GRʼN PAYH
گران پایه . [ گ ِ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) گران قدر. بلندمرتبه . عالی مقام :
نشسته به در بر گران پایگان
به پرده درون جای پرمایگان .

فردوسی .


از ایشان هر آن کس که پرمایه بود
به گنج و به مردی گران پایه بود.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.