اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران چشم

نویسه گردانی: GRʼN CŠM
گران چشم . [ گ ِ چ َ / چ ِ ] (ص مرکب ) بزرگ چشم . (منتهی الارب ). علی (بن ابیطالب ) مردی بود معتدل قامت ضخم شکم سخت عظیم ، سپید، سر و ریش بزرگ داشت چنانکه همه ٔ سینه بپوشانیدی و گران چشم بود، اما نیکوروی بود و با هیئت و موی بسیار بود بر سینه ٔ وی . (مجمل التواریخ و القصص ). || بدچشم . (ناظم الاطباء). || مرادف ستورچشم . (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.