اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران خسب

نویسه گردانی: GRʼN ḴSB
گران خسب . [ گ ِ خ ُ ] (نف مرکب ) دیر بخواب رو. دیررونده به خواب :
صبح گران خسب سبک خیز شد
دشنه به دست از پی خونریز شد.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.