اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران سایه

نویسه گردانی: GRʼN SAYH
گران سایه . [ گ ِ ی َ / ی ِ ] (ص مرکب ) کنایه از مردمی عالیرتبه و صاحب جاه و مرتبه . (برهان ) (انجمن آرا). گران پایه . (آنندراج ). ج ، گران سایگان :
ز پهلو برفتند پرمایگان
سپهبدسران و گران سایگان .

فردوسی .


چو دید آن دو مرد گران سایه را
به دانایی اندر سرمایه را.

فردوسی .


دو گرد دلیر گرانمایه را
سرافراز شیر گران سایه را.

فردوسی .


|| جاهل و متکبر.(آنندراج ) (انجمن آرا) :
نشسته به در [ فریدون ] بر گران سایگان
به پرده درون جای پرمایگان .

فردوسی .


|| خیلخانه دار. صاحب سپاه انبوه . (آنندراج ) (انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.