گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گران سلیح نویسه گردانی: GRʼN SLYḤ گران سلیح . [ گ ِ س ِ ] (ص مرکب ) آنکه سلاح او گران بود. سنگین سلاح . شجاع . گرد. دلاور : میر بزرگ نامی گرد گران سلیحی شیر ملک شکاری شاه جهان گشائی .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود