اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گربه شاندن

نویسه گردانی: GRBH ŠANDN
گربه شاندن . [گ ُ ب َ / ب ِ دَ ] (مص مرکب ) فریفته شدن :
هرگز به دروغ این فرومایه
جزجاهل و غمر گربه کی شاند. ۞

ناصرخسرو (از امثال و حکم دهخدا).


به حسرت جوانی به تو بازناید
چراژاژ خایی چرا گربه شانی .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.