اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گربه شانه کردن

نویسه گردانی: GRBH ŠANH KRDN
گربه شانه کردن . [ گ ُ ب َ / ب ِ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حیله به کار بردن . فریفتن . مکر کردن :
چگونه شود پارسا مرد جاهل
همی خیره گربه کنی تو به شانه .

ناصرخسرو.


چون دید خردمند روی کاری
خیره نکند گربه را به شانه .

ناصرخسرو.


تنگ فرازآمده ست حالت رفتنت
سود نداردت کرد گربه به شانه .

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.