اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرداب

نویسه گردانی: GRDʼB
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان قنقری بالا (علیا) از بخش بوانات و سرجهان شهرستان آباده ، واقع در 54000گزی شمال باختری سودیان ، کنار راه فرعی ده بید به بوانات . دارای 25 تن جمعیت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
گرداب . [ گ ِ ] (اِ مرکب ) (از: گِرد + آب ) ورطه . (آنندراج ). جرداب معرب گرداب است . (منتهی الارب ). جرذاب . (دهار). غرقاب : به آب اندر افکنده...
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فلارد بخش لردگان شهرستان شهرکرد، واقع در 40هزارگزی خاور اردکان و 25هزارگزی راه عمومی لردگان به پ...
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان منگره ٔ بخش الوار گرمسیری شهرستان خرم آباد، واقع در 36هزارگزی شمال باختری حسینیه و 15هزارگزی خاور ...
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لنگا شهرستان تنکابن ، واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری تنکابن و 6هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ تنکابن به چ...
گرداب . [گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پی رجه سورتیجی ، واقع در بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری و 54هزارگزی شمال کیاسر. هوای آن کوهستانی و مع...
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، واقع در 14هزارگزی شمال خاوری لنده مرکز دهستان و 61هزا...
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) نام ایستگاه راه آهن از دهستان علا از بخش مرکزی شهرستان سمنان . سومین ایستگاه از سمنان به دامغان که در 50هزارگزی وا...
گرداب . [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان توابع تنکابن . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 105).
چم گرداب . [ چ َ گ ِ ](اِخ ) دهی از دهستان بالا گریوه ٔ بخش ملاوی شهرستان خرم آباد که در 35 هزارگزی جنوب ملاوی و در کنار خاوری راه شوسه ٔ ...
گنج گرداب . [ گ َ گ ِ ] (اِخ ) نام گردابی نزدیک دهکده ٔ دنکی از دهات ساری . (از ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 163).
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.