اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گردان کردن

نویسه گردانی: GRDʼN KRDN
گردان کردن . [ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به دور انداختن جام و غیره . گرداندن جام و جز آن :
ساقیا پیش آر زود آن آب آتش فام را
جام گردان کن ببر غمهای بی انجام را.

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
دست گردان کردن . [ دَ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در دست چرخش دادن چیزی را. گرداندن چیزی دردست چنانکه سکه های زر و سیم را. صاحب آنندراج گوید...
جام گردان کردن . [ گ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) جام را به دور درآوردن . ساقیگری . جام باده دادن : ساقیا پیش آر آن آب آتش فام را (کذا)جام گردان...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.