گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گرد خوردن نویسه گردانی: GRD ḴWRDN گرد خوردن . [ گ َ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) گردآلود شدن . (آنندراج ) : میخورد گرد عبث محمل لیلی در دشت نیست جز عشق تمنای دگر مجنون را. صائب (از آنندراج ).آزادگان بجای رسیدند و ما همان زآن رهروان که گرد پس کاروان خورند.نظیری (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود