گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گردن باریک نویسه گردانی: GRDN BARYK گردن باریک . [ گ َ دَ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ملایم و مطیع. منقاد. (غیاث ). کنایه از ملایم و هموار. (آنندراج ) : حسن فولاد بود گردن باریک اینجاتیزی تیغ به جوهر چه تواند کردن ؟صائب (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی گردن باریک داشتن گردن باریک داشتن .[ گ َ دَ ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) کنایه از کمال اطاعت . و با لفظ داشتن در مقام عدم اعتذار و اکراه ۞ مستعمل است . (آنندراج ) ... باریک گردن باریک گردن . [ گ َ دَ ] (ص مرکب ) آنکه گردن باریک دارد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود