اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گردن خاریدن

نویسه گردانی: GRDN ḴARYDN
گردن خاریدن . [ گ َ دَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از عذر آوردن و بهانه کردن باشد. کنایه از بهانه آوردن و درنگ کردن است .(آنندراج ). اظهار تفکر و تحیر. (غیاث ) :
ز تیغی کآنچنان گردن گذارد
چه خارد خصم اگر گردن نخارد.

نظامی .


پس از صد وعده کم دادی ترا امروز می بینم
بیاور بوسه ای ، گردن چه میخاری چه میگویی ؟

اوحدی .


گره تا میتوانی باز کن از کارمحتاجان
چو بیکاران به ناخن گردن خود را مخار اینجا.

صائب .


|| ستیزیدن و درافتادن با کسی :
با خود مرا به خشم میار ای چرخ
گردن مخار ضیغم غضبان را.

قاآنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
گردن به شمشیر خاریدن . [ گ َ دَ ب ِ ش َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از اقرار کشته شدن به خود دادن باشد. (برهان ). اقرار به کشته شدن خود دادن . (آ...
گردن به ناخن خاریدن . [ گ َ دَ ب ِ خ ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بهانه آوردن و درنگ کردن . (آنندراج ) : گره تا میتوانی باز کرد از کار محتاجان چ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.