گفتگو درباره واژه گزارش تخلف گردن گیر شدن نویسه گردانی: GRDN GYR ŠDN گردن گیر شدن . [ گ َ دَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مجبور به اعتراف دعوی بی اصل شدن . مجبور به تحمل رنجی شدن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود