اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرد نماندن

نویسه گردانی: GRD NMANDN
گرد نماندن . [ گ َ ن َ دَ ] (مص مرکب ) گرد نماندن از...، کنایه از اثر نماندن . (آنندراج ) :
چنان خواهم بمستی کام از لعل لبت گیرم
که گردی از نمک باقی نماند از نمکدانت .

کلیم (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.