اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گردو

نویسه گردانی: GRDW
گردو. [ گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شمیل بخش مرکزی شهرستان بندرعباس ، واقع در 6000گزی شمال خاوری بندرعباس و 3000گزی جنوب راه مالرو شمیل . منطقه ای است گرمسیری و دارای 500 تن سکنه . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن خرما و شغل اهالی زراعت است .راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
گرد و قنبلی . [ گ ِ دُ قُم ْ ب ُ ] (ص مرکب ) گرد و غنبلی . میانه بالا. متوسطالقامه . و رجوع به گرد و غنبلی شود.
گرد و کوران . [ گ ِ دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 50هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 9هزارگزی خاور راه شوس...
گرد و خاک کردن . [ گ َ دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غبار کردن . گرد افشاندن . || مجازاً برآشفتن . سخن به درشتی گفتن . غضبناک شدن .
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.