اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گردون پایی

نویسه گردانی: GRDWN PAYY
گردون پایی . [ گ َ ] (حامص مرکب ) مؤلف آنندراج نویسد: گردون پایی ، تبختر و خرام :
بی نیازی ز بزرگی نتوان حاصل کرد
طی این ره نتوان کرد به گردون پایی .

درویش واله هروی .


خان آرزو میفرمایند در این نظر است بوجوه : اول آنکه این لفظ با گوش ما بسیار ناآشنا است ،گویی زبان مغل باشد. دوم آنکه اگر بمعنی متکبر مأخوذ باشد بیت مستند بی معنی محض میشود هرچند فی حد ذاته معنی ندارد، مگر وقتی که گردون پای بمعنی گردون پایگی بود که کنایه از بلندرتبگی و بزرگی است ، لیکن بدین معنی هم جای تردد است . (آنندراج ) ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.