اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گردون کمان

نویسه گردانی: GRDWN KMAN
گردون کمان . [ گ َ ک َ ] (ص مرکب ) کمان همچون آسمان در خمیدگی . صاحب آنندراج آرد: در صفات پادشاهان مستعمل است :
گر از سیم سیاره و دور گردون
گهی مرگ باشد گهی زندگانی
تو گردون سیاره در دست داری
که سیاره تیری و گردون کمانی .

میرمعزی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.