اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گردون نورد

نویسه گردانی: GRDWN NWRD
گردون نورد. [ گ َ ن َ وَ ] (نف مرکب ) آسمان پیما. صاحب آنندراج آرد: در صفت ماه و سیارات :
بشبرنگ مه نعل گردون نورد
درآمد برافراخت گرز نبرد.

اسدی (گرشاسب نامه ).


درخشنده خورشید گردون نورد
ز باد خزان نیش عقرب نخورد.

نظامی .


هرچند پایه ٔ تو بلند اوفتاده است
غافل مشو ز ناله ٔ گردون نورد من .

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.