گرده پیچ
نویسه گردانی:
GRDH PYC
گرده پیچ . [ گ ِ دَ ] (اِ) گول خوردن . || گول زدن . || چیزی را در مقابل نان گرفتن . (از شعوری ). || (ن مف مرکب ) دورزده . احاطه شده . محاصره شده . (از ناظم الاطباء). || (اِ مرکب ) تخم گیاهی است موسوم به «آشجیلر». (شعوری ). بذور معطر و خوشبوئی که در غذاها طبخ کنند. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.