گرده گاه . [ گ ُ دَ
/ دِ ] (اِ مرکب ) آنجای که گرده بدانجاست . آنجای از درون انسان یا حیوان که گرده (قلوه ) بدانجاست . قلوه گاه
: بزد نیزه بر گردگاه
۞ دو گرد
برآورد و زد بر زمین کردخرد.
اسدی .
بدین یال و گردی برو گرده گاه
۞ چه سنجد به چنگال او کینه خواه .
اسدی .
و خرقه های با آب یخ سرد کرد بر گرده گاه می نهند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
گرده گاه فلک شکافته باد
۞ که یکی گرده با جگر ندهد.
انوری .
ولف در فهرست شاهنامه گرده گاه (به ضم اول ) و گرده گه (به ضم اول ) (مخفف آن را) به معنی قد و قامت دانسته و به فرهنگ عبدالقادر هم ارجاع کرده است .