اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرده گه

نویسه گردانی: GRDH GH
گرده گه .[ گ ُ دَ / دِ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف گرده گاه . || قد و قامت . (ولف ). و رجوع به گرده گاه شود.
- گرده گه برکشیدن ؛ کنایه از بلندبالا شدن . کشاله کردن :
ز پستی و کندی به مردی رسید
توانگر شد و گرده گه برکشید.

فردوسی .


میان تنگ و باریک همچون پلنگ
کجا گرده گه برکشد روز جنگ .

فردوسی .


و رجوع به گرده گاه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.