اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گرسنه چشمی

نویسه گردانی: GRSNH CŠMY
گرسنه چشمی . [ گ ُ رِ / رُ ن َ / ن ِ / گ ُ س َ / س ِ ن َ / ن ِ چ َ / چ َ ] (حامص مرکب ) حرص و گدایی . (آنندراج ) (غیاث ) :
چون خوانچه کنی تا ز سر گرسنه چشمی
از خوانچه ٔ گردون نکنی زله گدایی .

خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 442).


فغان که کاسه ٔ زرین بی نیازی را
گرسنه چشمی ما کاسه ٔ گدایی کرد.

صائب .


رجوع به گرسنه چشم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.